دیــوونگــی یعــنی :
عکسشــو تو گوشــیت هی نیگــاه کنی ، واســه بار هــزارم .
انگــار تاحــالا نــدیدیش . !
بوســش کنی محــکم مث دیــوونه ها !
بگی خــو آخــه دلم همــش یه ذره میشــه بــرات .
بغــض کنــی و زرتــــی اشکــات بــریزه .
شمــارشــو با ذوق بگــیری شــاید اینبار جــوابتو داد.
شــاید با مــهربونی بگــه جــــــونم.
شــاید.شــاید.شــاید. . .ای تــــو روحــــت با هــمین شاید گفتــنات .
بــازم هــمین صــدای مســخــره تو گوشــت بپــیچه :
مشــــترک مورد نــظر ....
خب برو…
انتظار مرا وحشتی نیست
شبهای بی قراری را هیچ وقت پایانی نخواهد بود
برو…
برای چه ایستاده ایی؟
به جان سپردن کدامین احساس لبخند میزنی؟
برو..
تردید نکن
نفس های آخر است
نترس برو…
احساسم اگر نمیرد ..بی شک ما بقی روزهای بودنش را بر روی صندلی چرخدار بی تفاوتی خواهد نشست
برو…
یک احساس فلج تهدیدی برای رفتنت نخواهد بود
پس راحت برو
مسافری در راه انتظارت را میکشد
طفلک چه میداند که روحش سلاخی خواهد شد
برو…
فقط برو…..
تو که نمی آیی…
تاج و تختی…
برای خودش به هم میزند….
دلتنگی…!!!
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]